سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کتاب شیر، جادوگر و گنجه

 

 

نویسنده: سی اس لوئیس  مترجم: آرش حجازی
انتشارات کاروان 1385 موضوع: رمان نوجوانان
شیر، جادوگر و گنجه، سومین رمانِ محبوب و پرطرفدار تخیلی در دنیا (پس از ارباب حلقه‌ها و هری پاتر) است و طبق نظرسنجی جدید سایت بی‌بی‌سی، جزو بیست کتابِ محبوبِ انگلیسی‌زبان‌ها در قرن بیستم محسوب می‌شود. به تازگی این رمان را نیز مثل دو رمان پرطرفدار دیگر (ارباب حلقه‌ها و هری پاتر) به فیلم تبدیل کرده‌اند که در سینماهای جهان استقبال بسیاری از آن شده است.
چهار کودک به نام های، پیتر، سوزان، ادموند و لوسی، در جنگ جهانی دوم از لندن به بیرون شهر، نزد پروفسور پیری در خانه ی ویلایی بزرگی فرستاده می شوند. لوسی کوچک ترین کودک، وارد گنجه ای می شود که به سرزمین پوشیده از برفی راه دارد. آن جا با یک فون به نام تومنوس آشنا می شود که به او می گوید نام این سرزمین نارنیا است، و جادوگر سفید پلید بر آن حکومت می کند و کاری کرده که همیشه زمستان باشد. لوسی نزد برادرها و خواهرش بر می گردد، آن ها باید کاری کنند تا نارنیا نجات یابد.


نوشتن با دوربین: رودررو با ابراهیم گلستان

 

     

پرویز جاهد، نوشتن با دوربین: رودررو با ابراهیم گلستان، تهران: اختران، 1384، رقعی، 276 صفحه.

ابراهیم گلستان (متولد 1301) در سال 1320 به تهران رفت و وارد دانشکده حقوق شد ولی اندکی بعد تحصیل را ناتمام گذاشت و به فعالیت‌های سیاسی در حزب توده پرداخت. او از سال 1323 نگارش مقاله و ترجمه برای نشریات حزب توده را آغاز کرد. (ص 101) در روزنامه‌های مردم و رهبر می‌نوشت. بعد مسئول حزب توده در مازندران شرقی شد و مقیم شاهی. گلستان مخالف انشعاب خلیل ملکی بود. از نظر ابراهیم گلستان، خلیل ملکی و دوستانش انشعاب کردند با این هدف که جای حزب توده را بگیرند و به حزب کمونیست مورد تأیید شوروی در ایران بدل شوند. ولی اندکی بعد، که رادیو مسکو علیه انشعاب خلیل ملکی سخن گفت و توده‌ای‌ها شایع کردند ملکی جاسوس انگلیس است، ابراهیم گلستان نیز از حزب توده جدا شد. (صص 106-108)


کتاب زندگی عاشقانه سارتر و دو‌‌بوار

 

    

کتاب "سیمون دبوار و ژان پل سارتر" نوشته هیزل رولی که به رابطه عاطفی این دو اندیشمند برجسته قرن بیستم می پردازد، درسال 1384توسط انتشارات "هارپرکالینز" منتشر شده است.
رولی که در کتاب های قبلی خود به زندگی نامه کریستینا استید و ریچارد رایت پرداخته بود، این بار تحقیقات خود را درباره زندگی شخصی ژان پل سارتر (1980-1905) و سیمون دبوار (1986-1908) منتشر کرده است.
به گفته رولی، این کتاب به بیوگرافی کامل سارتر و دبوار و مرور عقاید آنها نمی پردازد، بلکه فقط روی روابط عاطفی آن دو متمرکز شده است.
حاصل تحقیقات رولی کتاب عاشقانه جذابی از آب درآمده است که در آن به جای عشاق زیباروی معمول این گونه کتاب ها با عشق یک فیلسوف بدقیافه اگزیستانسیالیست به نویسنده زیبا و آراسته "جنس دوم" روبرو هستیم که گاهی مسحور و گاهی منزجرمان می کند.
این کتاب سارتر را به شکل یک اغفال کننده دختران جذاب کم سن و سال به تصویر کشیده است. چون خود سارتر چهره زیبایی نداشته است با عقاید، رفتار رمانتیک، نامه های پر شور و شهرت خود که هر روز هم به آن افزوده می شد آنها را اغوا می کرده است. از سارتر صدها نامه عاشقانه که برای اشخاص مختلف نوشته شده است، به جا مانده است.
درباره دبوار قضیه کاملاً عکس این است؛ یک زن تنها که بسیار نیازمند یک عشق راستین است. با این حال او هیچ گاه به انتقاد از بی وفایی سارتر نمی پردازد و روابط او را با دیگران نکوهش نمی کند.
این کتاب به وضوح نشان می دهد که سارتر و دبوار در زندگی شخصی خود هم انسان هایی مثل سایر انسان ها هستند؛ یک مرد فرانسوی شیفته دختران زیبا و یک زن روشنفکر تنها که هر دو مرتکب اشتباهات بسیاری می شوند و گاهی به کسانی که آنها را دوست دارند ، لطمه می زنند.
با این حال هیچ کتابی نمی تواند منکر شود که سارتر و دبوار از بزرگترین فیلسوفان اواسط قرن بیستم بوده اند.
ژان پل سارتر در سال 1929 جایگاه اول و دبوار جایگاه دوم را در فلسفه فرانسه کسب کردند.
کانون زنان ایرانی


دوباره بخوان (پیرامون مطالعه کتابهای استاد مطهری)

 

 

تاریخ مصرف کتاب‌های شهید مطهری تمام نشده است فقط باید بلد باشید جوابتان را از توی آن‌ها پیدا کنید.
باور کنید یا نکنید، تاریخ مصرف کتاب‌های استاد هنوز تمام نشده. هنوز هم جواب می‌دهد. چند نسل جوان، پاسخ سؤال‌ها و شبهه‌هایشان را از این صفحات گرفته‌اند ولی بوی کهنگی نگرفته.
مشخص است که تک‌تک صفحات و تک‌تک کتاب‌ها برای نسل امروز تازه نیستند.  بخشی از این بحث‌ها را در کتاب دینی‌های دبیرستانی دیده‌ایم یا از سخنران‌های متعدد پاره‌پاره شنیده‌ایم و حتی بعضی بحث‌ها دیگر جزو سؤال‌های نسل نو نیست.
گروهی از کتاب‌ها در حوزه‌های تخصصی هستند و یک جوان با دغدغه‌ها و معلومات معمولی از آنها سر در نمی‌آورد و علاقه‌ای پیدا نمی‌کند. اما با همه اینها هنوز تعدادی کتاب باقی می‌ماند که انگار برای این نسل و شبهات و سؤالاتی که هنوز هم به قوت خود باقی‌اند، نوشته شده است.
ما چند تایی از این دست کتاب‌ها را در این صفحه پیشنهاد می‌دهیم، با این توضیح که این فهرست کامل نیست و فقط پیشنهاد همشهری جوان است. اینها را که ورق بزنید خودتان دنبال بقیه‌اش هم می‌روید.کنار کتاب‌ها، نمونه‌سؤالات و شبهاتی آمده که جوابش را می‌توانید در کتاب پیدا کنید.


مانولیتو نام کتابی است برای کودکان ونوجوانان

 

   

اسم من مانولیتوست، معروف به عینکى. یک عیب دارم اونم اینه که یک بند حرف مى زنم، به نظرم این مسأله کاملاً طبیعیه، فقط مادرم بخاطرش رنج مى بره، دلم مى خواد پادشاه بشم و مجسمه ام رو بسازند. دو تا دوست صمیمى هم دارم: ییهاد که خیلى قلدر و بزن بهادره، گوش گنده که یک خائن پست و کثیفه و سه تایى با هم گروه پاکثیف هارو تشکیل دادیم. کساى دیگه هم دور و برم هستند: سوزانا که آتیش پاره است و کلى تخیلش کار مى کنه، خانم آسانسیون که معلم ماست و عقیده داره ماها یا بزهکار و بزرگترین خلافکارهاى تاریخ مى شیم و یا برنده جایزه نوبل و هیچ حد وسطى رو قبول نداره، جونور برادر نوزادم که این اسم رو روش گذاشتم،


نویسنده کیست؟

 

      

چرا شهامت نوشتن ندارم؟ حتی برای خودم. در حالی که دهها جمله در هر لحظه از ذهنم خطور میکنند. چرا؟ من میدانم که بقول کافکا:نوشتن بیرون پریدن از صف مردگان است. اما همچنان بقول همینگوی :ترسناکترین چیزی که در زندگی باآن روبرو شده ام یک تکه کاغذ سفید است. چرا؟ به نظر شما چه عاملی میتواند بیشترین شهامت و انگیزه را در انسان برای نوشتنی متفاوت ایجاد کند؟و یا تا کنون در نویسندگان تراز اول ایجاد نموده؟
نویسنده با هیچ مواجه است، با کاغذ سفید.
و آدم زنده در کلمات خفته است.ادبیات زمانی خلاقه می شود که نویسنده خودش را از مشتش بر کاغذ بچکاند.
نویسنده کیست؟
برخی معتقدند که هر کس سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، می‌تواند نویسنده شود.
بعضی می‌گویند انسان باید از استعداد، و بلکه از موهبت الهی برخودار باشد تا داستان بنویسد.
عده‌ای نیز بر این باورند که نویسندگی نیاز به یک جنم ویژه دارد. اما هر کس که می‌تواند چیزی بنویسد، لزوماً داستان‌نویس نیست.


یادداشتی بر رمان فریدون سه پسر داشت

 

         

سمفونی را سال 72 خوانده ام. جستجو... رمانی گیرا و دنباله دار در ذهن. که هنوز فضایش در مغزم هست. نام معروفی همیشه در فکرم به عنوان ادیب و نویسنده ای بوده که فعالیت های فرا ادبی اش همواره فعالیت های ادبی ش را تحت تاثیر قرار داده. انتشارات، مجله، مقالات سیاسی، مقالات اجتماعی. همان وقت ها هم فکر می کردم که کاش تنها قصه می نوشت. و بعد فکر می کردم که در جامعه ی غیر حرفه ای ما چه کسی پس کارهای دیگر را بکند؟
یادم می آید که معروفی ِ نویسنده چه طور تبدیل شد به یک شخصیت سیاسی. مجله اش تعطیل شد، خودش هم محکوم شد و نامش همراه 60 یا 80 ضربه شلاقی که باید می خورد به خارج کشور رفت که برگردد و دیگر برنگشت. فکر کنم یک صفحه درباره ی نویسنده فکر کردم.


در آمدی بر نویسندگی برای نو آموزان

 

          

- مطمئنآ ، اگر بشر با واژه ، زبان ، و قلم ، آشنا نشده بود ، هنوز هم در جنگل و درون غارها زندگی می کرد و اینهمه دستاورد علمی و فنی و فرهنگی ، هرگز بدست نمی آمد. اگر انسان قرار باشد به چیزی افتخار کند ، قطعا چیزی جز معرفت و شناخت نخواهد بود و این مهم ، جز از طریق زبان و قلم قابل حصول نیست. از درک همین نکته ساده است که نویسنده و اهل قلم دارای تعریف می شود و از همینجا هم هست که یک نویسنده با وظیفه سنگینی که بر دوش می گیرد ، آشنا می شود. نویسنده کسی است که بر این شناخت دست می یابد ، به آن می افزاید و آن را منتقل می کند و (( این )) البته اگر بخواهد درست انجام شود ، کاری است بس دشوار!
اما یک نویسنده از کجا باید شروع کند ، چگونه باید خود را ارتقاء دهد و چطور باید به این توانائی نزدیک شود ؟ اینها سوالاتی است که اگر یک اهل قلم نتواند به آنها پاسخ  قطعی ، واقعی و درست بدهد ، به احتمال قریب به یقین ، د ر کارش موفق نخواهد بود. پس سعی می کنیم ، ساده و مختصر، این کار را انجام داده و به این سوالات پاسخ دهیم:

 


فهرستی ازکتابهای خواندنی

این لیست؛ بر روی وب منتشر شد  فهرستی ازکتابهای خواندنی
اگر قرص آبی رو بخوری، همه‌چیز تموم می‌شه، در رختخوابت بیدار می‌شی و هرچیزی را که بخواهی، باور می‌کنی. اگه قرص قرمز رو بخوری، این‌جا در سرزمین عجایب می‌مونی و من به‌ات نشون می‌دم که این لونه‌ی خرگوش چقدر عمیقه

     


ادبیات در هزار توی تفتیش

 

    

طبق گزارش مطبوعات صدها کتاب پشت دیوار کسب اجازه مانده‌‌اند. ممّیزی این کتاب‌ها کاملاً سلیقه‌ای و به تشخیص و استنباط مأمور خوانش و گزینش یا از گردونه طبع و نشر خارج می‌شوند و یا پس از طی مراحلی، از چرخه بازبینی، موفق بیرون می‌آیند. تعداد کتبی که از غربال رد می‌شوند بسیار نادر است حتی کتاب‌هایی که در سال‌های قبل اجازه انتشار یافته‌اند. بر اساس اصل 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی، نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام و یا حقوق عمومی باشد آیا تمام کتاب‌های رده علوم انسانی پشت دیوار مانده، از این اصل مهم قانون اساسی عدول کرده و مرزهای مجاز قانونی را شکسته‌اند؟ چنین تصوری بعید بنظر می‌رسد مگر آنکه احتمال دهیم از نظر ممیزان، ادبیات و علوم انسانی عمدتاً طبعتی خطاکار دارند و باید مراقب بود تا چون ماهی از شست نجهند!
البته علل و عوامل به محاق رفتن کتاب‌های ادبی بر ما معلوم نیست و نیز آشکار نیست که با وجود امواج غیرقابل کنترل ماهواره و اطلاع‌رسانی اینترنتی، چند صد کتاب، آنهم از نوع داستان، رمان، شعر و نظایر آن با چند صد خواننده (تیراژ کتاب در ایران این را می‌گوید) چه خطری می‌تواند داشته باشد. این آثار پشت در مانده چقدر می‌تواند اثر تبلیغاتی برای اخلاق عمومی یا تأثیر سوء سیاسی داشته باشد؟ شعر و چکامه، داستان، طنز و غیره و ... حاصل تخیل و روح لطیف و شاعرانه انسان‌هاست و به تلطیف افکار و محیط زیست، شور و شوق زندگی. امید و نگاه واقع‌بینانه به آینده، دقت و ریزبینی و درک محیط پیرامون و برخورد مدّبرانه و مهربانانه با جامعه و مردمانش کمک شایان می‌کند. با علوم انسانی باید انسانی برخورد کرد. به یقین فکر و اندیشه را نمی‌توان در اطاقک‌های انفرادی کوچک محدود و محبوس کرد.