سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل‌هاى این پیراهن: نقد حیات نو بر "دخترخاله ونگوگ"

 

 اگر واژه فمینیسم را در معنای تلویحی و مصطلح‌اش، پرداختن به امور ذهنی و عینی زنان درنظر بیاوریم و یا به عبارتی دیگر، برابری زن و مرد را در تعریف، بدیهی، محض و اتوپیایی دانسته و از دریچه ذهن زن‌ها، پرداختن به جهان را فمینیسم کاربردی محسوب نماییم، مجموعه داستان «دخترخاله ونگوگ» را می‌توان مجموعه‌ای فمینیستی به حساب آورد که به نوبه خود در نوع داستانی‌اش، زن را با تاکید مضاعف و متعاقبا مرد را به تصویر می‌کشاند. یک پرانتز تاویلی: در چنین حالتی، تفاوت جهان زن و مرد، همانند تفاوت از راست نوشتن در زبان فارسی و از چپ نوشتن در زبان‌های لا‌تین است و بالعکس. در این مجال، جهت دستیابی و یا ترسیم نموداری از مکانیزم غالب در این مجموعه همانطور که از نام مجموعه برمی‌آید‌ دو نشانه دخترخاله و ونگوگ که فی‌نفسه نسبت به یکدیگر تقابلی هستند، در یک راستا قرار می‌گیرند. چرا که در پیش‌دانستگی‌های مخاطب نوعی و بار واژگانی و پتانسیل زمانی مکانی موجود در واژه «دخترخاله» نشانه‌ای ایرانی سنتی در فرهنگ عامه است و ونگوگ، نشانه و نامی‌غربی از نقاش هلندی اکسپرسیونیست است. همراستایی این دو که از طریق ترکیب اضافی صورت گرفته و نوعی غافلگیری فانتزی را بر ساخته است; مولفه طنز را باور خواهد ساخت‌