سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهمن فرمان آرا :کتاب هایى که خوانده ام

 

       

نوشته ای از بهمن فرمان آرا کارگردان «شازده احتجاب» و «یک بوس کوچولو» از کتاب و کتابخوانی میگوید. نوشته "بهمن فرمان آرا" نه فقط از نگاه او به کتاب «نقطه عطف» کتابی که در مورد آن سخن میگوید برایم جالب بود، بلکه این نوشته خود یک سکانس کامل است! نمیتوان دغدغه هر نوع کار هنری داشت اما ریشه در کتاب نداشت.
نقطه عطف
براى نسل من کتاب خواندن همیشه بهترین سرگرمى بوده و هست. با اینکه امروزه انواع و اقسام وسایل سمعى و بصرى در اختیار همه هست، ولى کتاب خواندن به دلیل اینکه نه برق مى خواهد نه باترى نه تلفن و اینترنت همه جا مى توان اوقات فراغت را هر چقدر کوتاه هم باشد با خواندن کتاب سپرى کرد. کتاب خواندن تفریح اول من است.
عادت کتاب خواندن مثل عادت سیگار کشیدن براى سیگارى هاى دبش غیرقابل ترک است حتى وقتى که چشم مدام ضعیف تر و کم سوتر مى شود. من کنار تختخوابم همیشه چندین نوع کتاب دارم و بنا به حال و حوصله ام در آن روز وقت مطالعه یکى از این چند کتاب را براى خواندن انتخاب مى کنم.
مثلاً در حال حاضر مجموعه داستان کوتاه مصطفى مستور «حکایت عشقى بى قاف بى شین بى نقطه»، «رنگ کلاغ» فرهاد بردبار، بیست ویک داستان فرانسوى ترجمه ابوالحسن نجفى، «حصار و سگهاى پدرم» نوشته شیرزاد حسن به ترجمه مریوان حلبچه اى، «گفتارهاى بودا» به انگلیسى، سرگذشت «آنتونیو گادى» (ANTONIO GUADI)، معمار بزرگ کاتالان نوشته گیس وان هنز برگن (GIJS VAN HENSBERGEN) به زبان انگلیسى و بالاخره کتاب «نقطه عطف» (TIPPING POINT) نوشته ملکوم گلادویل (MALCOM GLADWELL) به زبان انگلیسى وجود دارند و کتابى که مى خواهم چند جمله اى درباره آن بنویسم همین آخرین کتاب است «نقطه عطف». نقطه عطف یک سفر بى نظیر درباره چگونگى کارکرد بیمارى هاى مسرى اجتماعى است. چه درباره مدهاى روز، بیمارى ها و واکنش هاى اجتماعى مثل مرتکب جرم شدن و... یکى از جالب ترین وجه هاى کتاب گلادویل اثبات این فرضیه است که بشر اصولاً موجودى اجتماعى است که بیشترین تاثیر را از افراد دیگر جامعه اش مى گیرد و خود نیز اثرگذار بر دوستان و آشنایان شان در اجتماع است و این در صورتى است که تمام تکنولوژى وسایل ارتباط جمعى جدید فکر مى  کنند که عاملان موثر تاثیرگذارى هستند در حالى که بیشترین اثر بر روى ما از اطرافیان خودمان است. در واقع به مصداق گفته قدیم «از ماست که برماست».
مثلاً پدیده تبلیغ دهان به دهان که در دنیاى تبلیغات موثرترین است و هیچ سازمان تبلیغاتى نمى تواند ادعا کند که باعث این حرکت شده است زیرا یک چنین اتفاقى عاملى ندارد به جز اینکه انسانى به انسان دیگر چیزى را توصیه کند و قدرتش و اهمیتش در این نکته است که تکنولوژى در آن تاثیرى ندارد. فقط دوست به دوست، آشنا به آشنا این پدیده را به وجود مى آورند.
در هر جامعه اى نخبگانى هستند که مردم به حرف یا پیشنهاداتشان توجه مى کنند و به استناد حرف فرد نخبه خودشان همان چیز را نیز به دوستانشان پیشنهاد مى کنند و یک باره موجى را در اجتماع ایجاد مى کنند که در مورد لباس و شیوه آرایش به عنوان مد روز قلمداد مى شود ولى این تنها پدیده این شیوه تبلیغ نیست. گلادویل مثالى را از تاریخ آمریکا ذکر مى کند که وقتى یک سرباز عادى به پل ریویر شخصیت مبارز تاریخ استقلال آمریکا خبر مى دهد که او استراق سمع کرده که سربازان انگلیسى روز بعد هم تصمیم دارند به تمام مراکز شورشیان ماساچوست حمله کنند، پل ریویر (PAUL REVERE) سوار بر اسب طى چهارده ساعت اسب سوارى به تمام شهرهاى کوچک و دهات اطراف بوستون خبر حمله احتمالى را مى دهد و همه آماده دفاع از خود مى شوند و در نتیجه آنها سربازان انگلیسى را غافلگیر مى کنند.
ادامه از صفحه اول
در همان شب فرد دیگرى به نام ویلیام داوز (WILLIAM DAWES) همان خبر حمله احتمالى انگلیسى ها را در دهات و شهرهاى دیگر بوستون به شورشیان رسانده ولى در آن نقاط کسى به حال آماده باش درنیامده، چرا؟
به خاطر اینکه پل ریویر در بوستون یک شخصیت بارز و نخبه اجتماع آن روز بوده و نه تنها بنیانگذار کلوپ هاى مخفى مبارزه علیه انگلیسى ها بود بلکه در شهر صاحب مقام و منزلتى نیز بوده است. بنابراین اثر خبررسانى او قابل مقایسه با ویلیام داوز دون پایه نبوده است با اینکه هر دو یک خبر را تبلیغ مى کردند. گلادویل به این پدیده اشاره مى کند که پس از فاجعه دبیرستان کلمباین که دو دانش آموز تعدادى از همکلاس هاى خود را به قتل رسانده و سپس خودکشى کردند تا مدت ها در شهرهاى کوچک دیگر دانش آموزان دیگرى دست به عمل مشابه دو دانش آموز کلمباینى زدند. این به خاطر این نبوده که آمریکا یک باره و یکپارچه به اجتماعى دوست کش و قاتل تبدیل شده بود چون آمار موجود عکس این را ثابت مى کند. ولى سرایت یک عمل مثل خودکشى در محیط هاى کوچک و محدود در همه جا دیده شده تا مثل هر بیمارى دیگر باید دوره خود را طى کند و در طول این دوره افراد دیگرى نیز مى توانند مبتلا به این بیمارى اجتماعى بشوند. شما وقتى از دیدن یک فیلم در سینما بیرون مى آیید به گفته هاى اطرافیان خود که از هر حیث به شما شباهت دارند گوش کنید و به رغم اینکه خود شما چه واکنشى نسبت به آن فیلم دارید از واکنش دیگران مى فهمید که آیا این گروه از تماشاگران فیلم تبلیغ مثبت یا منفى براى این فیلم خواهند کرد. با اینکه تبلیغات حرفه اى همیشه مى خواهند ادعا کنند که حرکت هاى اجتماعى از طریق آنها صورت عمل مى یابد ولى اکثر افراد چه رستوران، چه فیلم چه مد را از طریق توصیه دوستان نزدیکشان انتخاب مى کنند و نه از طریق تبلیغ در یکى از رسانه هاى جدید. اثر تبلیغات معمولى به خاطر تکرار زیاد آن است درحالى که توصیه یک دوست یا شخص نخبه با یک بار اثرگذارتر است. اینکه در هر اجتماعى گروهى هستند که حرفشان بیشتر دررو دارد و مردم براى شنیدن پیشنهادشان گوش شنوا دارند مبحث بزرگ اجتماعى است که در این کتاب توسط ملکوم گلادویل به اثبات مى رسد. به همین دلیل است که در سیستم هاى حکومتى دیکتاتورى حکمرانان سعى بر خاموش کردن نخبگان اجتماع خود را دارند چون مى دانند که تمام حرکت هاى بزرگ غالباً از حرکت هاى بسیار کوچک شروع مى شوند و بهتر است تا مى توانند نقطه عطف یک حرکت کوچک را در نطفه خفه کنند وگرنه مثال گفته کافکا که هر حرکت کوچک اجتماعى مثال سنگى است که در آب بیندازید سنگ را شما انداخته اید ولى دایره ها را آب ایجاد مى کند و این دایره ها در کنترل شما نیست.
روزنامه شرق